- هم دهی
- کسی که با دیگری در سکوت یک ده اشتراک دارد
معنی هم دهی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که با دیگری در سکوت یک ده اشتراک دارد
رفاقت هم نفسی، هم زبانی هم سخنی، هم پیالگی، حالت دو غواص که دم ونفس هر دو موافق باشد
دارای یک رای و اندیشه بودن، اتفاق اتحاد، صمیمیت
Congeniality
cordialidade
congenialidad
serdeczność
дружелюбие
дружелюбність
gezelligheid
Geselligkeit
convivialité
convivialità
सुलभता
সান্নিধ্য
uyumluluk
urafiki
ידידותיות
keramah-tamahan
ความเป็นมิตร
توافقٌ
ہم آہنگی
آکوموداسیون
دلجویی، استمالت
هم رون، همسو
معاشقه
ده تا ده تا، زر و سیم تمام عیار مسکوکی که 10، 10 آن فلز اصیل (طلا یا نقره) باشد و مخلوط به فلز دیگری نباشد، رقمی که ده ده بزرگ یا کوچک گردد اعشاری
هم قدم، همسر، برابر
اعشاری، ویژگی زر و سیم تمام عیار و خالص، برای مثال پس ز ده یار مبشر آمدی / همچو زرّ ده دهی خالص شدی (مولوی - ۷۰۲)
دو یا چند تن که دارای یک کیش و آیین باشند، هم کیش
همراه بودن با یکدیگر، هم سفری، کنایه از موافقت، کنایه از اعانت، یاری